بوی گل از سپیده میآید
اشک شوقم ز دیده میآید
فاطمه مادر حسین و حسن
گله کرد از وصال شیرازی
میزبان تو میشود ملکوت؟
یا ملائک در آستان تواند؟
در خودم مانده بودم و ناگاه
تا به خود آمدم مُحرّم شد
به همان کس که محرم زهراست
دل من غرق ماتم زهراست
بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
صبحِ تقویم گفت یا زهرا
همه هستیم گفت یا زهرا
کوه بودم، بلند و باعظمت
روی دامان دشت جایم بود
گفت: در میزنند مهمان است
گفت: آیا صدای سلمان است؟
هستی ما چو پلک وا میکرد
به حضور تو التجا میکرد
زیر باران دوشنبه بعدازظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
کوه آهسته گام برمیداشت
پیکر آفتاب بر دوشش
ماه عشق است ماه عشّاق است
ماه دلهای مست و مشتاق است
ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامت فراتر از ادراک
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
گر علی دل، قرار او زهراست
ور علی گل، بهار او زهراست
صبح شور آفرین میلادت
لحظهها چون فرشتگان شادند
هیچ کس تا ابد نمیفهمد
شب آن زن چگونه سر شده بود
ساز غم گر ترانهای میداشت
آتش دل، زبانهای میداشت