در نالۀ ما شور عراقی ماندهست
در خاطره یک باغ اقاقی ماندهست
امتحان کردند مرد امتحان پسداده را
مرد بیهمتای موشکهای فوقالعاده را
بارالها سوخت دیگر جان غمپروردها
ریختند آتش به جان تشنگان، دلسردها
با گوشۀ شالت پر پروانهها را جمع کردی
گرد و غبار کاشی صحن و سرا را جمع کردی
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند