کاروان شعر عاشورا | شعر هیأت

سرّ نى در نینوا مى‏‌ماند اگر زینب نبود
کربلا، در کربلا مى‏‌ماند اگر زینب نبود

قادر طهماسبی

حضرت زینب علیهاالسلام

غزل

آن‌چه در سوگ تو اى پاک‌تر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت‏

نصرالله مردانی

امام حسین علیه‌السلام

غزل

عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!

جودی خراسانی

شهدا

غزل

اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب‏

خسرو احتشامی

حضرت عباس علیه‌السلام

غزل

آن سو، همه برق نیزه و جوشن بود
این سو، دلی از فروغ حق روشن بود

محمدجواد محبت

عاشورا

رباعی

تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت

سیدعلی‌اصغر صائم‌کاشانی

امام حسین علیه‌السلام

رباعی

شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين‏

سیدمحمدحسین شهریار

خروج کاروان از مکه

غزل