ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
چون گنج، نهان کن غم پنهانی خویش
منما به کسی بی سر و سامانی خویش
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
از «الف» اول امام از بعد پیغمبر علیست
آمر امر الهی شاه دینپرور علیست
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
عمریست که دمبهدم علی میگویم
در حال نشاط و غم علی میگویم
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها