چون گنج، نهان کن غم پنهانی خویش
منما به کسی بی سر و سامانی خویش
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
از «الف» اول امام از بعد پیغمبر علیست
آمر امر الهی شاه دینپرور علیست
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
عمریست که دمبهدم علی میگویم
در حال نشاط و غم علی میگویم
پرواز آسمانی او را مَلک نداشت
ماهی که در اطاعت خورشید شک نداشت
یگانهای و نداری شبیه و مانندی
که بیبدیلترین جلوۀ خداوندی
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود