بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
هستی ندیده است به خود ماتم اینچنین
کی سایهای شد از سر عالم کم اینچنین؟
برای لحظۀ موعود بیقرار نبودم
چنانکه باید و شاید در انتظار نبودم
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند