هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید