ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسلۀ ممکنات
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم