شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد