سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
سرّ نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود
کربلا، در کربلا مىماند اگر زینب نبود
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
دختر خورشید و ماه، زهرۀ زهرا
آن که کرامات او گذشته ز احصا
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم