این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
اَلسَّلام ای سایهات خورشید ربّ العالمین
آسمانِ عزّ و تمکین، آفتاب داد و دین
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند