سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
هستی ندیده است به خود ماتم اینچنین
کی سایهای شد از سر عالم کم اینچنین؟
برای لحظۀ موعود بیقرار نبودم
چنانکه باید و شاید در انتظار نبودم
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند