نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی