با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی