هنوز داشت نفس میکشید؛ دیر نبود
مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود
چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟
شبیه نیست به غیر از خودش؛ علیست علی
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
آیینه، اشکِ کودکان؛ قرآن، علیاصغر
ای مشک! در سینه نمیگنجد دلم دیگر
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
یگانهای و نداری شبیه و مانندی
که بیبدیلترین جلوۀ خداوندی