میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
کسی که دیگر خود خدا هم، نیافریند مثال او را
چو من حقیری کجا تواند، بیان نماید خصال او را