شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟