همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
به نام آنکه مستغنیست بالذّات
«بَدیعُ الاَرض» و «خلّاقُ السماوات»
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر