گفتند به من که از سفر میآیی
من منتظرم، بگو اگر میآیی
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
کوچههامان پر از سیاهی بود
شهر را از عزا درآوردند
محمّدا به که مانی؟ محمّدا به چه مانی؟
«جهان و هر چه در او هست صورتاند و تو جانی»
آسمان ابریست، آیا ماه پیدا میشود؟
ماه پنهان است، آیا گاه پیدا میشود؟
چه کُند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش