به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
گفتند به من که از سفر میآیی
من منتظرم، بگو اگر میآیی
کوچههامان پر از سیاهی بود
شهر را از عزا درآوردند
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش