فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
که شود کشته ولی زنده بماند شرفش
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش