ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی