گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم