پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
ای ز دیدار رخت جان پیمبر روشن
دیدۀ حقنگر ساقی کوثر روشن
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
شبی که مطلع مهر از، طلوع زینب بود
فروغ روز نشسته، به دامن شب بود
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست