گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
یک لحظه کشیدیم به آتش یمِ «لا» را
کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست
علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد