با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است
در راه زیارت تو، ثابتقدم است
اوقات شریف ما به تکرار گذشت
مانند همیشه کار از کار گذشت
ای کاش فراغتی فراهم میشد
از وسعت دردهای تو کم میشد
در وسعت شب سپیدهای آه کشید
خورشید به خون تپیدهای آه کشید
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار، برملا خواهد شد
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين