خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
ای قوم به حج آمده در خویش نپایید
از خود بهدرآیید که مهمان خدایید
دل را به نور عشق صفا میدهد نماز
جان را به ياد دوست جلا میدهد نماز
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
بهار آمد بهار من نیامد
گل آمد گلعذار من نیامد