خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
با آن که آبدیدۀ دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم