از زمین تا آسمان آه است میدانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است میدانی چرا؟
تشنهام این رمضان تشنهتر از هر رمضانی
شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی
شب را خدا ز شرم نگاه تو آفرید
خورشید را ز شعلۀ آه تو آفرید
زین روزگار، خونجگرم، سخت خونجگر
من شِکوه دارم از همه، وز خویش، بیشتر
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم