گفت: در میزنند مهمان است
گفت: آیا صدای سلمان است؟
چون فاطمه مظهر خدای یکتاست
انوار خدا ز روی زهرا پیداست
زیر باران دوشنبه بعدازظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
همین که دست قلم در دوات میلرزد
به یاد مهر تو چشم فرات میلرزد
بیتو یافاطمه با محنت دنیا چه کنم؟
وای، با اینهمه غم، بیکس و تنها چه کنم...
دارد دل و دین میبرد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
بوی خوش میآید اینجا؛ عود و عنبر سوخته؟
یا که بیتالله را کاشانه و در سوخته؟