از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...