موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
ای پاسخ بیچون و چرای همۀ ما
اکنون تویی و مسألههای همۀ ما
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...