آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه!
با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله»
آنچنان کز رفتن گل خار میماند به جا
از جوانی حسرت بسیار میماند به جا
ما همه از تبار سلمانیم
با علی ماندهایم و میمانیم
دلبستگىست مادر هر ماتمى كه هست
مىزايد از تعلق ما، هر غمى كه هست
یک ماه جرعه جرعه تو را یاد کردهایم
دل را به اشتیاق تو آباد کردهایم
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف
در هيچ پرده نيست، نباشد نوای تو
عالم پر است از تو و خالیست جای تو
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
دلِ آگاه ز تن فکر رهايی دارد
از رفيقی که گران است جدايی دارد
اگر وطن به مقام رضا توانی کرد
غبار حادثه را توتیا توانی کرد
دلم شور میزد مبادا نیایی
مگر شب سحر میشود تا نیایی
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم