شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
مست از غم توام غم تو فرق میکند
محو توام که عالم تو فرق میکند
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين