خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم