تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
دل، این دلِ تنگ، زیر این چرخ کبود
یک عمر دهان جز به شکایت نگشود
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز