چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
چه رازی از دل پاکت شنیدند؟
درون روح بیتابت چه دیدند؟
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
کربلا را میسرود اینبار روی نیزهها
با دو صد ایهام معنیدار، روی نیزهها
جاری استغاثهها ای اشک!
وقت بر گونهها رها شدن است
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز