شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش