هان این نفس شمرده را قطع کنید
آری سر دلسپرده را قطع کنید
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
اهل دل را شد نصیب از لطف جانان، اعتکاف
فیض حق باشد برای هر مسلمان، اعتکاف
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم
باز گویا هوای دل ابریست
باز درهای آسمان باز است