چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
ایرانم! ای از خونِ یاران، لالهزاران!
ای لالهزارِ بی خزان از خونِ یاران!
آیا چه دیدی آن شب، در قتلگاه یاران؟
چشم درشت خونین، ای ماه سوگواران!...
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست