تابید بر زمین
نوری از آسمان
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد