رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز