رسیده از سفر عشق، نوبر آورده
تبرکی دو سه خط شعر بیسر آورده
تو کیستی که صداقت تو را صدا میکرد
دعا به جان تو پیغمبر خدا میکرد
دمید گرد و غبار سپاهیان سحر
گرفت قلعۀ شب را طلیعۀ لشکر
سلام، حامیِ پیک و پیام، ابوطالب!
سلام، ای ملکوتِ کلام، ابوطالب!
خوشا سری که سرِ دار آبرومند است
به پای مرگ چنین سجدهای خوشایند است
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسیر من و او به هم نیفتاده