رسیده از سفر عشق، نوبر آورده
تبرکی دو سه خط شعر بیسر آورده
ابرهای سیاه میگریند
باز باران و باز هم باران
در باغ دعا اگر بهار است از اوست
هر شاخه اگر شکوفهبار است از اوست
تبر بردار «ابراهیم»! در این عصر ظلمانی
بیا تا باز این بتهای سنگی را بلرزانی
پرپر شدید، باغ در این غم عزا گرفت
پرپر شدید و باز دل غنچهها گرفت