آینه گردانی | شعر هیأت

دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گل‌زخم هزار خنجر و حنجر تو

سیدعلی‌اصغر صائم‌کاشانی

امام حسین علیه‌السلام

رباعی

بی‌تاب‌تر از جانِ پریشان در تب
بی‌خواب‌تر از گردش هذیان بر لب

محمدمهدی سیار

امام عصر علیه‌السلام

رباعی

علی بود و همراز او فاطمه
و گل‌های روییده در باغشان

مصطفی رحماندوست

حضرت فاطمه علیهاالسلام

چارپاره

دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست

راضیه رجایی

شعر پایداری

غزل

محبوبۀ ذات پاک سرمد زهراست
جان دو جهان و جان احمد زهراست

احد ده‌بزرگی

حضرت فاطمه علیهاالسلام

رباعی

در بند اسارت تو می‌آید آب
دارد به عمارت تو می‌آید آب

آمنه دولت‌آبادی

حضرت عباس علیه‌السلام

رباعی

چو بر گاه عزّت نشستی امیرا
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا

عباس حدّاد کاشانی

یاران اهل‌بیت

قصیده

با گام تو راه عشق، آغاز شود
شب با نفس سپیده دمساز شود

سیدحسن حسینی

امام خمینی قدس‌سره

رباعی

کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیده‌ام بارها، یا اباالفضل

ابوالقاسم حسینجانی

حضرت عباس علیه‌السلام

غزل

شهد حکمت ریزد از لعل سخن‌دان، بیشتر
ابر نیسان می‌دمد بر دشت، باران، بیشتر

محمدرضا براتی

شعر تعلیمی

غزل

زندگی جاری‌ست
در سرود رودها شوق طلب زنده‌ست

زکریا اخلاقی

شعر پایداری

سایر قالب‌ها

چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی

محمدرضا احمدی‌فر

پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

غزل

همین است ابتدای سبز اوقاتی که می‌گویند
و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که می‌گویند

زکریا اخلاقی

امام عصر علیه‌السلام

غزل

امشب که به نام عشق، آغاز شده‌ست
دنیا پر از آوازۀ اعجاز شده‌ست

پروانه نجاتی

پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

رباعی

از روی توست ماه اگر این‌سان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است

اصغر عظیمی‌مهر

پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

غزل

چه کُند می‌گذرد لحظه‌های دور از تو
نمی‌کنند مگر لحظه‌ها عبور از تو

غلامعلی حداد عادل

شعر انتظار

غزل

شهر آینه‌دار می‌شود با یک گل
پروانه‌تبار می‌شود با یک گل

هادی فردوسی

امام عصر علیه‌السلام

رباعی

عهدی‌ست که بسته‌ایم، برمی‌خیزیم
با آن‌که شکسته‌ایم، برمی‌خیزیم

هادی فردوسی

امام عصر علیه‌السلام

رباعی

آمیخته چون روح در آب و گل ماست
همواره مقیم دل ناقابل ماست

سیدحسین موحدبلخی

حضرت فاطمه علیهاالسلام

رباعی

هیچکس اینجا نمی‌فهمد زبان گریه را
بغض می‌گیرد ز چشمانم توان گریه را

سیدعبدالله حسینی

حضرت فاطمه علیهاالسلام

غزل