...ای صبح را ز آتش مهر تو سینه گرم
وی شام را ز دودۀ قهر تو دل چو غار
ای به سزا لایق حمد و ثنا
ذات تو پاک از صفت ناسزا
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
حمد سزاوارِ آن خدای توانا
کآمده حمدش ورای مُدرِک دانا
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حیّ توانا
فضل خدای را که تواند شمار کرد؟
یا کیست آنکه شُکر یکی از هزار کرد؟...
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
ای بر سریر ملک ازل تا ابد خدا
وصف تو از کجا و بیان من از کجا؟...