ای بهترین دلیل تبسم ظهور کن
فصل کبود خندۀ ما را مرور کن
گریه میکنم تو را، با دو چشم داغدار
گریه میکنم تو را، مثل ابرِ بیقرار
مانده ز فهم تو دلم بینصیب
معجزۀ عشق، غرور غریب
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
باز هم آدینه شد، ماندهام در انتظار
چشم در راه توام، بیقرارم، بیقرار
ماه محرم است و دلم باغ پرپر است
در چشم من، دوباره غمی سایهگستر است
یکی از همین روزها، ناگهان
تو میآیی از نور، از آسمان
شبی که نور زلال تو در جهان گم شد
سپیده، جامه سیه کرد و ناگهان گُم شد
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوختهٔ کربوبلا سهم تو شد
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
پنجمین خورشید تا گل کرد در شبهای من