از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
اسلام جز به مهر تو جانی به تن نداشت
عصمت به غیر نام خدیجه سخن نداشت
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
ای مدنی برقع و مکی نقاب
سایهنشین چند بود آفتاب
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو
ای بر تو سلام آمده از داور هستی
بگذشته در آیین نبی از سر هستی
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
در بين ملائک از تو نام آوردهست
نام از تو شکوه ناتمام آوردهست
بالاتر از بالایی و بالانشینی
هر چند با ما خاکیان روی زمینی