شده عالم منور از جلوات محمدی
به جمال جمیل او صلوات محمدی
چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار
میرسد باز به گوش دل ما این آواز
چه نشستید که درهای عنایت شد باز
امشب که ماهِ آسمان پرتوفشان است
با حُسن خود چشم و چراغ کهکشان است
ای که جا در دل و در جان پیمبر داری!
رتبه از مریم قدّیس فراتر داری
بخوان به نام شکفتن، بخوان به نام بهار
که باغ پر شود از جلوۀ تمام بهار
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
از حرا آمد و آیینه و قرآن آورد
مکتب روشنی ارزندهتر از جان آورد
احساس از هفت آسمان میبارد، احساس
بوی گل سرخ است يا بوی گل ياس؟
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...