بی تو چگونه میشود از آسمان نوشت؟
از انعکاس سادۀ رنگینکمان نوشت؟
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
محمّدا به که مانی؟ محمّدا به چه مانی؟
«جهان و هر چه در او هست صورتاند و تو جانی»
آسمان ابریست، آیا ماه پیدا میشود؟
ماه پنهان است، آیا گاه پیدا میشود؟
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
چه کُند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو
تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
پرواز آسمانی او را مَلک نداشت
ماهی که در اطاعت خورشید شک نداشت
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود